==========================
غضنفر میره کنار دریا پری دریای میبینه ،میگه من عاشقتم ،با من ازدواج میکنی،پری دریای میگه من آدم نیستم،غضنفر میگه تو فکر میکنی من آدمم،
==========================
یه غضنفر زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه . به نام …. ؟ غضنفر میگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا , یه پیتزا میخواستم.
==========================
غضنفر کولرش خراب میشه، به بچههاش می گه: مگه نگفتم ۴ نفری جلو کولر نشینید.
غضنفر زنشو میبره سونوگرافی بهش میگن پسر داری میگه تو رو خدا بگین اسمش چیه؟؟
==========================
*************
یه روز یه ماشینی با پلاک تهران ص از چراغ قرمز رد میشه پلیسه میره پشت سرش میگه ماشین تهران صلی الله علیه و سلم بزن کنار
==========================
یه روزغضنفر میره ماشینشو بیمه بدنه کنه، آخر سر که کارش تموم میشه بیمه ای بهش میگه ایشالا هیچوقت از بیمه تون استفاده نکنین. غضنفر هم برمیگرده میگه ایشالا شما هم از این پول خیر نبینین !
==========================
***************
غضنفر میره ثبت احوال میگه یه شناسنامه واسه بچه ام میخوام ! میگن اسمش چیه ؟ میگه “شورلت” میگن اینکه اسم ماشینه یه اسم بزار که به نام پدر و مادر بیاد . میگه خب به اسم ما میاد دیگه من “بیوک” آقا هستم . همسرم هم “خاور” خانوم !!!
غضنفر زنگ میزنه ۱۱۰ میگه: گاز، کلاچ، ترمز، فرمون، ترمزدستی و دنده ماشین منو دزدیدند، پلیسه میگه: ببخشید، شما خول هستید؟ یارو میگه: آره، چطور مگه؟ پلیسه میگه: هیچی، پاشو برو جلو بشین
غضنفر ماشین تخلیه چاه میخره .. روی تانکرش مینویسه: رزق ما در باسن شماست.
==========================
***************
یه روز یه غضنفر میره در مغازه خیاطی. پارچه شو میده میگه برام یه شلوار بدوز. فردا نیام بگی وقت نداشتم سوزنم شکسته بود ننه م مرده بود. اصلا نمیخوام پدر سگ پارچه منو بده میخوام برم
==========================
غضنفر میره امامزاده میبینه یه دختری میگه خدایا یه شوهر خوب به من بده . غضنفر خودشو میندازه تو بغل دختره میگه خدایا هل نده .
==========================
************************
یکی میگه: من” حافظ کل قرآنم”, شاسکوله میگه: از این قران کوچیکا یا بزرگا
تاريخ : دو شنبه 18 شهريور 1392 | 11:55 | نویسنده : مرضیه |
تاريخ : دو شنبه 4 شهريور 1392 | 19:4 | نویسنده : مرضیه |
تاريخ : دو شنبه 4 شهريور 1392 | 18:49 | نویسنده : مرضیه |
مسافرکش بدون مسافر داشته میرفته یهو کنار خیابون یه مسافر مرد با قیافه ی مذهبی میبینه کنار میزنه سوارش میکنه و مسافر صندلی جلو میشینه یه دقیقه بعد مسافر از راننده تاکسی میپرسه :آقا منو میشناسی ؟ راننده میگه : نه یهو راننده واسه یه مسافر خانوم که دست تکون میده نگه میداره و خانومه عقب میشینه مسافر مرد از راننده دوباره میپرسه منو میشناسی؟ راننده میگه : نه شما ؟ مسافر مرد میگه : من عزرائیلم. راننده میگه : برو بابا ساده گیر آوردی؟ یهو خانومه از عقب به راننده میگه ببخشید آقا شما دارین با کی حرف میزنین؟ راننده تا اینو میشنوه ترمز میزنه از ترس فرار میکنه بعد زن و مرده با هم ماشینو میدزدن!
تاريخ : دو شنبه 4 شهريور 1392 | 18:46 | نویسنده : مرضیه |
موضوع انشای این روزهای مدارس کشور :
علم بهتر است یا پراید ؟؟؟
.
.
پسره : اسمت چیه ؟؟؟
دختره : یه شارژ بفرست.
پسره : چند سالته ؟؟؟
دختره : یه شارژ بفرست.
پسره : خیلی دوسِت دارم میخوام بیام خواستگاریت !
دختره : واقعا ؟؟؟ کِی ؟
پسره : یه شارژ بفرست …
.
.
سقف خواسته های ما از اینترنت اکسپلورر اینه که وقتی اشتباهی بازش می کنیم وقتی رو ضربدر کلیک می کنیم بسته بشه و کل سیستم پنج دقیقه هنگ نکنه !
.
.
قانون نانوشته ای از نیوتون :
ﺍﮔﺮ ﺍﻣﻮﺭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯽ ﺑﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ ؛ ﺍﮔﺮ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﮐﻨﯽ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ !
.
.
بالاخره نیمه گمشده مو پیدا کردم ، زیر تخت بود !
هی میگم کسی اتاق منو مرتب نکنه وسایلم گم میشه !!!
.
.
“ببین مال بقیه هم رفته یا فقط مال ماست ؟” چیست ؟
اولین جمله ای که موقع قطع برق ، ایرانیها به زبان می آورند !
.
.
نمیدونم چه سریه که خیره شدن به یه نقطه وقت نوشیدن چاى لذتش رو دو برابر میکنه ؟!؟!
.
.
بنی آدم رو اعصاب یکدیگرند …
.
.
رفتم گلفروشی گفتم آقا این گل طبیعیه ؟؟؟
یه دختر بچه ۵ساله ای اونجا بود گفت پــَ نَ پــَ سزارینه !
به جون خودم من تا ۱۲سالگی فکر میکردم بچه ها رو لک لک ها از آسمون میارن !
.
.
فقط یه ایرانی میتونه جلد بستنی که هیچی توش نداره رو لیس بزنه ولی بعد وقتی مهمونی تموم میشه همینطوری دیس دیس غذا بریزه تو سطل آشغال
از حقایقى که باورش براى انسان سخته اینه که باور کنه واقعا شاید لازم باشه گاهى پاهاشو بشوره !
.
.
بعضیام فک میکنن راهنمای ماشینشون عصای موساس !
راهنما رو که زدن دیگه میپیچن ، وظیفه بقیه هم اینه که شکافته بشن !
.
.
عقل پرسید که دشواتر از مردن چیست ؟؟؟
عشق فرمود : دوشواری ؟ دوشواری نداریم ما اینجا …
.
.
همه همیشه میخوان که من کوتاه بیام …
منم میگم باشه اما کووو تا بیام !
.
.
به بعضی ها باید گفت :
یکی از شرایط ناز کردن ، ناز بودنه !!!
.
.
بنده فوق لیسانس گند زدن دارم ، گرایش موقعیت های خطیر !
.
.
مردی که با صدای بچه گونه با نوزاد صحبت میکنه ٬ اگه معنی نگاه اون طفل معصوم رو بفهمه ، خودش باید آروم و بی صدا از کادر خارج بشه و دیگه برنگرده …
.
.
اگه یه چیزی رو مادرتونم نتونست پیدا کنه دیگه قیدشو بزنید ، اون چیز دیگه برای همیشه گم شده …
.
.
یه دسته از آدمای بی جنبه فکر میکنند از دماغ فیل افتادن ولی در حقیقت “پاپ کورنی ” بیش نیستن
تاريخ : دو شنبه 4 شهريور 1392 | 9:52 | نویسنده : مرضیه |